شما بگویید !
آیا زندگی همین نکبتیاست که من به آن دچارم؟
خستهام ، افسرده ، سرم میسوزد ، گوشهایم سوت میکشد
سوت نه ، انگار صدای گنگ و مبهمی در آن میپیچد
هر بویی مرا به تهوع میاندازد
بوی جوراب و بوی فاضلاب گرما خورده از همهجا میآید
این روزها تنهاتر شدهام
بعضی وقتها دلم به شدت درد میگیرد
به حدی که نمیتوانم راه بروم
من کمکم دارم به روغن سوزی میافتم
ظاهرم را اما کماکان حفظ کردهام
فکر میکنم فاصله من و خودم زیاد شدهاست
حالا نقطه تکینگی را رد کردهایم
هر دو از هم جدا می شویم
گله و شکایت ، شکر و رضایت این روزها دیگر کارساز نیست
واقعا شما بگویید آیا زندگی همین نکبتی است که من دچارش هستم
همین کار روزانه تکراریِ سرکاریِ بیهودهِ مزخرف
آدمهای زرمفت زن ِغیبتکنِ بیمصرف
خیابانهای شلوغِ کثیفِ پرترافیک
زنهای ِغرغرویِ زشتِ ازخودراضی
مردانِ شکمبارهِ هرزهِ زن ذلیل
دخترانِ معصومِ کلک خوردهِ گرگ شده
پسرانِ بیکارِ بیپولِ دخترگول زن
مادرانِ نگرانِ همیشه گنهکارِ در حال دعا
پدرانِ خستهِ درماندهِ از خانواده رانده شده
مدیرانِ خیکیِ ریشویِ بیسواد
نقاشیهایِ بیروحِ آوانگاردِ مشمئز کننده
موسیقیِ دولتیِ گوشخراشِ بیدستگاه
هنرمندانِ سکسیِ فشنِ پرمدعا
شعرهایِ بیوزنِ بیقافیهِ بیمعنا
داستانهایِ تکراریِ بیسروتهِ جایزه برده
نوازندگانِ معتادِ نشئهِ بیساز
خوانندگانِ زیبایِ بیصدایِ بیلبوردهایِ تهران
سریال هایِ آبکیِ پرتماشاگرِ فارسی 1
تیمهایِ ورزشیِ محبوبِ آبی و قرمز بی تماشاگر
آرزوهایِ خاکخوردهِ بچگی
شوقهایِ از دست رفتهِ پسریِ امیدوار
امروزِ تاریکِ بیروح آینده دیروز
قبرستانِ آبادِ بهشتِ زهرا
چشمانِ خیسِ بچههایِ طلاق
شقایقهای پرپر شدهِ فراموشِ شده
شهیدانِ دستِ از دنیا کوتاهِ نردبانِ شده
جانبازانِ خستهِ دوسر نجس
اسباببازیهایِ بیهویتِ چینی
کشاورزانِ بدهکارِ دختردار
دختران فراریِ کشاورزانِ بدهکار
پسر فال فروشِ سمجِ معصوم
زنانِ کارگرِ کارخانهِ کفشسازی
کارگرانِ روزمزدِ سرطان گرفتهِ سالن فوم
افغانیهایِ خانهسازِ بیخانه
شمالِ کثیفِ آلودهِ خستهِ بیمار
نخجوان ،ارمنستان ، تایلند و بلغارستانِ محبوبِ نسلِ جوان
ماشینهایِ بزرگِ پرمصرفِ خارجی
تاکسیهایِ زرد و سبزِ صفِ گازِ CNG
کارمندانِ دودرهِ مسافرکش
بانکهایِ پولدارِ ساختماندارِ اقتصاد مریض
خانههایِ مهر رضایِ ساخته نشده
روسپیهایِ ایرانیِ دوبی
دختر خجالتیِ گردو فروشِ دست سیاه
مولانایِ ترکزبانِ ترکیه
بوعلی سینایِ تاجیک
انحصار وارداتِ و صادراتِ همهِ چیز
عروسیِ مجللِ داماد بیپول
جهیزیهِ کاملِ عروسِ بیپدر
عروس و دامادِ گرفتار ِ قرض و بدهی
صاحبخانههایِ پولدارِ بیمروت
ال سیدیهای 50 اینچی خانههایِ 50 متری
ماشینهایِ ظرفشوییِ خاک گرفته از بی کاری
غذاهایِ فریزریِ بیمزه
موسیقی باصدایِ بلندِ و رقصِ 5جوان در یک پراید در حال رانندگی
کاردانهایِ بدنبالِ کارشناسی
کارشناسهایِ بدنبالِ ارشد
ارشدهایِ بدنبالِ دکتری
دکترهایِ دنبالِ کشاورزی و سادگی و آرامش
امام زمانِ غائبِ گرفتار در چاه
نامههایِ عاشقانهِ بیجواب
پسرهایِ آرایش کردهِ تنها
دخترهایِ سیبیل دار آرایش نکرده
پسرهایِ گرفتار الکل و اعتیاد
دخترهایِ عاشق شیشه و اکستاز
پسرهایِ با ادبِ خجالتی ِ بیرفیق
دخترهای مظلومِ گرفتارِ سنتها
پستچیهای نایابِ بیخبرِ بدخبر
ایمیلهایِ فراوان ِتبلیغِاتی وسایل ازدیادِ طولِ آلت مردان
فروشسیدیهای غیر مجازِ بیکیفیتِ فیلمهایِ روز دنیا
گلهای رز بیبویِ فروشیِ سر چهارراه پشت چراغ قرمز
دخترهای ِ سرگردانِ بدنبالِ بکارتِ از دست رفته
پسرهایِ مغرورِ از برداشتنِ بکارتهایِ پیاپی
دخترهایِ منتظرِ خواستگار
پسرهایِ درگیِر خودارضایی فراوان
بسیجیهایِ خفت گیرِ زورگو
عرقخورهایِ سابقِ و معتادهای چرتزن امروز
زنانِ خوشگلِ زیر چادر گرفتار
واعظ ِاز همهجا بیخبرِ خبرساز
مردانِ صاحبِ دینِ دین ندار
زنانِ گریه کنِ امام حسینِ سرافراز
شمایلِ مانکنیِ به نام ابوالفضل در جلویِ هیات عزا
عشقِ سریالهایِ ماه رمضان در سر سفرهِ افطار
آبروهایِ از دست رفته بر سر ضمانتِ دیگران
چکهایِ برگشتیِ آدمهایِ بااعتبار
و من خسته، تنها ، درمانده ، مریض، افسرده در میان این زندگی نکبت بار
و آیا زندگی همین نکبتیاست که من به آن دچارم؟